مقالات علمی مرتبط

مقالات علمی مرتبط انواع فریز درایر آزمایشگاهی ،صنعتی و آشنایی با علم freeze drying (فریز درایینگ)

اثر و روش freeze drying (فریز درایینگ) در محصولات دارویی و بیولوژیک

هنوز در دنیا بسیاری از مردم خصوصا کودکان به دلیل عدم واکسیناسیون از بین می روند. برخی از این بیماری های ویروسی یا باکتریایی هستند که اکثر واکسن های مورد نیاز نیز لیوفیلیزه شده هستند که پس از لیوفیلیزاسیون در شبکه توزیع قرار گرفته تا نهایتا در دسترس مراکز بهداشتی قرار بگیرند. واکسن های ویروسی و باکتریایی به حرارت بسیار حساس هستن و در خلال لیوفیلیزاسیون می بایستی کمترین آسیب به آنها وارد شود و پس از آن در چرخه سرد قرار گیرند. freeze drying (فریز درایینگ) بهترین روش برای نگهداری ویروس ها و باکتری های زنده یا ضعیف شده در دراز مدت است اما با توجه به ساختار پیچیده هر ویروس و باکتری و تنوع در انواع آنها بهتر است که فرایند لیوفیلیزاسیون متناسب با همان محصول مطالعه و طراحی شود. عوامل زیادی در آسیب رساندن به ویروس نقش دارند و پایداری آن را تحت تاثیر قرار می دهند. این عوامل شامل تغییرات در PH حرارت نور، مواد غیر فعال کننده مانند الکل است و هر کدام از آنها می توانند در کاهش کیفیت (تیتر، پوتنسی) و عدم پایداری محصول لیوفیلیزه شده تاثیر گذار باشد. یکی از نقاط آسیب پذیر در لیوفیلیزاسیون مرحله انجماد است و از آنجا که در واکسن های لیوفیلیزه اولین مرحله انجماد است لذا بایستی کمترین آسیب به آن وارد شود چرا که این محصولات با کوچک ترین تغییرات نامطلوب آسیب جدی بر پیکره آن وارد می شود و این سلول ها هستند که اولین آسیب را متحمل خواهند شد. می دانیم که در خلال فریزینگ میزان PH در محصول نیز تغییر پیدا می کند که یکی از روش های کنترل مقدار PH در خلال فریزینگ استفاده از قندها است، قندها به عنوان یک کرایوپروتکتانت عمل می کنند و با کنترل وضعیت اسیدی بافر در خلال انجماد باعث حفاظت از سلول ها می شوند. اکثر ویروس ها چه زنده چه ضعیف شده دارای یک غشاء بیرونی هستند که غالبا جنس آن ها لیپیدی یا پروتئینی است و بسیار هم آسیب پذیر هستند. انجماد می تواند به غشا بیرونی ویروس آسیب وارد کند. همچنین انجماد می تواند شکل داخلی ویروس را تغییر دهد و ممکن است در داخل غشاء ویروس انجماد رخ دهد که باعث افت پایداری آن خواهد شد. دیگر آسیب انجماد بر روی ویروس این است که انجماد با افزایش حجم در آب درون سلولی همراه است و باعث آسیب به جداره داخلی سلول می شود. حتی حرکت های مکانیکال آب در خلال شکل گیری یخ هم می تواند در کاهش پایداری سلول اثر گذار باشد.اثر PH بر روی تخریب ویروس نیز مطالعه شده و نشان می دهد که به عنوان مثال: ویروس سرخ در فضایی با شرایط اسیدی خنثی و ثابت در دراز مدت پایداری بالاتری از خود نشان می دهد. از آن جا که در حین انجماد PH تغییر می کند پس می توان انتظار داشت که انجماد اثر نامطلوبی به واسطه تغییر PH بر روی محصول لیوفیلیزه خواهد داشت. مطالعات زیادی در ارتباط با مقدار PH مناسب تر یک بافر به عمل آمده که محدوده مناسب آن حدودا بین 6 تا 8 است. در برخی موارد عدد PH=4 نیز توصیه شده است .
بیشترین آسیب در زمان فریزینگ به فرآورده وارد می شود و اصطلاحا پتنسی را کاهش می دهد. عمده دلیل آن تغییرات غلظت در حین انجماد است و این تغییرات غلظت با تغییرات PH نیز همراه است. مخصوصا در واکسن ها باعث کاهش تیتر می شود. البته نباید از بحث جداسازی آب وابسته نیز غافل شد که اثر مخربی می تواند بر روی محصول داشته باشد چرا که این میزان از مولکول های آب جزیی از ساختار یک سلول است و جداسازی آن در حین خشک کردن ثانویه با کاهش تیتر همراه است.

اثر freeze drying (فریز درایینگ) در محصولات غذایی

موضوع فریز درایینگ یا لیوفیلیزه کردن محصولات کشاورزی و مواد غذایی بعد از جنگ جهانی دوم به صورت گسترده آغاز شد. هدف این بود که بتوان محصولات را بدون نیاز به یخچال یا سردخانه در محیط به صورت طولانی مدت نگهداری کرد. در ابتدا فریز درایینگ قهوه انجام شد و پس از آن دیگر محصولات مانند سبزیجات ، انواع میوه ها ، گوشت و غیره به این طریق خشک شدند. در واقع اکثر محصولات غذایی و میوه ها را می توان با فریز درایر ، لیوفیلیزه کرد. اما در برخی موارد نیاز است که میوه ها را به قطعات کوچکتر برش زد تا فرایند خشک شدن سریع تر انجام شود و در برخی محصولات نیز به دلیل عدم توجیه اقتصادی از لیوفیلیزه کردن آن صرف نظر می شود.
بسته به نوع محصول و محیط بسته بندی محصول لیوفیلیزه شده در دمای اتاق تا بیست و پنج سال و بیشتر قابل نگهداری است، در حالی که اگر همان محصول به صورت کنسرو شده نگهداری شود ، نهایتا پس از یک سال تاریخ مصرف آن به پایان می رسد.
غذا یا میوه ای که لیوفیلیزه شده نسبت به دیگر روش های نگهداری قادر است بسیاری از ویژگی های اصلی را در محصول حفظ کند از جمله: رنگ ، فرم ، اندازه ، طعم ، بافت ، مواد مغذی و همچنین دیگر ویژگی های آن شامل:
①وقتی که در زمان مصرف محصول لیوفیلیزه شده آب به آن اضافه می شود و سریعا شکل اولیه خود را به دست می آورد و تغییر شکل ندارد.
②وزن آنها بعد از لیوفیلیزاسیون حدود 70 تا 80 درصد تغییر می یابد.
③هزینه حمل و نقل آنها به دلیل وزن کم و عدم نیاز به ماشین های سردکن بسیار راحت تر است.
④به دلیل کاهش آب زیر دو درصد در محصولات نگرانی برای رشد میکروارگانیزم ها وجود ندارد در حالی که در دیگر روش ها خشک شدن نهایتا می توان تا 5 درصد رطوبت گیری را انجام داد.
⑤در روش لیوفیلیزاسیون تقریبا همه محصولات را می توان خشک کرد در حالی که در دیگر روش های خشک کردن در برخی محصولات محدودیت وجود دارد.

آب وابسته و آب آزاد

آب آزاد به آن مقدار از مولکول های آب که در ساختار یخ مشارکت دارند گفته می شود و کاملا در شکل دهی به کریستال های یخ نقش دارد. کاملا ساختار جامدی در پیوندهای بین ماتریس های یخ دارد و در هنگام جدا شدن به صورت بخار تصعید، از ساختار اصلی محصول که شامل هر آنچه غیر از آب است قابل تفکیک است.
آب وابسته کاملا مجزا از ساختار و فرمولاسیون ماتریکسی یخ است و به صورت جامد نیز وجود ندارد. در واقع آب وابسته در ساخت پیوند های بین پروتئین و مولکول های آن مشارکت دارد و حتی در ساختار شیمیایی مواد نیز جزیی از آن عنصر می شود و لذا در برخی موارد جداسازی آن باعث آسیب به فرآورده می شود. آب وابسته غالبا در مرحله خشک کردن ثانویه جدا می شود.

عوامل موثر اثر گذار در انجماد (فرمولاسیون) – انتقال حرارت

فرمولاسیون فاکتوری است که در نحوه انجماد اثری مهم دارد، به عنوان مثال آب خالص در دمای زیر صفر درجه از فاز مایع به جامد تغییر می یابد و اگر به آن ناخالصی هایی مانند نمک یا شکر اضافه کنید، دمای انجماد به سمت منفی تر میل خواهد کرد ، که این عدد به درصد ناخالصی در آب بستگی دارد که به عنوان مثال درصدی از نمک یا شکر است. لذا از آن جایی که اکثر محصولات فریز درایینگ محلولی از آب و دیگر مواد هستند ، لذا هر محصول نقطه انجماد متفاوتی از دیگر محصولات دارد . در مواردی اگر فرمول ماده تغییر یابد یا مقدار مواد تشکیل دهنده در فرآورده غلظت ها تغییر یابد طبیعتا بایستی سیکل فریز درایینگ نیز بهینه سازی گردد در غیر این صورت حتی می تواند باعث خرابی فرآورده در خلال روند خشک شدن شود. در مثال زیر نحوه محاسبه و تعیین نقطه انجماد را خواهیم دید.
*در ابتدا لازم است بدانیم که نقطه انجماد بر خلاف نقطه تبخیر به فشار وابسته نیست و نقطه انجماد با نقطه ذوب در هر ماده ای کاملا به هم نزدیک هستند. می دانیم که آب در دمای زیر صفر درجه سانتی گراد یخ خواهد زد و اگر ناخالصی به آن اضافه شود دمای فریزینگ آن نیز تغییر خواهد کرد. حال یک مساله را تشریح می کنیم. فرض کنید مقدار 31.65 گرم سدیم کلرید¹ به 220 میلی لیتر آب 34 درجه سانتی گراد اضافه می کنیم و می خواهیم بدانیم چقدر دمای انجماد آب خالص را تغییر می دهد. این در صورتی است که فرض کرده ایم تمام سدیم کلراید در آب کاملا حل شده است. می دانیم که دانسیته آب در دمای 35 درجه سانتی گراد برابر است با 0.99 گرم بر میلی لیتر و KF آب نیز 1.86C KG/MOL است و عدد وانت هوف نیز که با I مشخص شده نیز در ادامه توضیح خواهیم داد*
Density if water at 35 c=0.994g/ml
Kf water =1.86 ckg/mol
L=vant hoff factor
بنابراین با استفاده از این فرمول شروع به حل مساله می نماییم.
T=l kf mΔ
که در واقع TΔ همان جواب مسئله خواهد بود و عدد دلتا تی را از صفر درجه کسر می کنیم و نقطه انجماد تعیین می شود.
گام اول: محاسبه مولاریته NaCl است، بنابراین داریم:
Molality(m) of NoCL= Moles of NaCl /kg water
از جدول زیر دوره تناوبی جرم اتمی دو عنصر Na و Cl را پیدا می کنیم.
Na-22.99 – Cl=35.45

Molality of NaXl=31.65g*1mol/(22.99.45)→31.65g91mole /85.44g=0.542mol
Kg water=densityxvollume→0.994g/ml*220ml*1kg/1000g
Kg water=0.219kg M nacl=mole of NaCl/kg water →0.542mol/0.219kg
M NaCl=2.477mol/kgl
گام: محاسبه عدد ونت هوف است . بیان گر میزان حلال پذیری ماده اضافه شده به آب است. برای موادی این عدد 1 است اما برای موادی که به طور کامل از دو یون یا بیشتر تشکیل شده است این عدد 2 است، مانند NaCl .
گان سوم: در نهایت جاگذاری و پیدا کردن عدد TΔ
ΔT-l kf m
ΔT=2*1.86C KG/MOL*2.477MOL/KG
ΔT=9.21 ̊C
جواب نهایی این که اگر 31.65 گرم NaCl به 220 میلی لیتر آب اضافه کنیم دمای انجماد آن نسبت به آب خالص 9021 سلسیوس کاهش پیدا می کند کرد.(برای اطلاعات بیشتر به سایت مراجعه کنید.) بررسی کامل انتقال حرارت در سیکل فریز درایینگ یکی از عوامل اثر گذار در فریزینگ مناسب است. به همین دلیل غالبا توصیه می شود ظروفی که از جنس استیل یا شیشه هستند ، عملکردی مناسبی خواهند داشت. در صنعت دارویی از ظروف شیشه ای که Vial(ویال) نام دارد استفاده می شود. در برخی محصولات جهت انجماد سریع دمای شلف را از قبل بارگذاری به دمای زیر صفر تقلیل داده و پس از قراردادن محصول در داخل چمبر با سرعت بیشتری محصول منجمد می شود ، که در بحث انجماد سریع به این روش از انجماد بیشتر خواهیم پرداخت . با توجه به ساختار انتقال حرارت در شلف ها نمی توان انتظار داشت که تمام محصولات به یک باره و با نرخ یکسان منجمد شوند. چرا که ساختار درون شلف به نحوی است که روغن سیلیکون که وظیفه انتقال حرارت را به عهده دارد ، از یک سمت شلف وارد و از سمت دیگر خارج می شود و لذا همیشه نقطه ورود روغن به شلف دمایی متفاوت از خروجی آن دارد. در ابتدای مرحله فریزینگ ، حرارت داده شده از محصولات به شلف و نهایتا به روغن باعث می شود که محصولاتی که در ورودی روغن به شلف قرار دارند کمی زودتر منجمد شوند. برای رفع این مساله غالبا با افزایش زمان فریزینگ این امکان فراهم می شود تا تمام شلف و محصولات به دمایی یکسان برسند. در بحث انتقال حرارت روش های جابجایی انرژی گرمایی به طور مفصل بسط داده شده است.

freeze drying یا اثر انجماد در محصولات

انجماد می تواند تاثیری زیادی در کاهش کیفیت محصول ایجاد نماید ، خصوصا در مواد بیولوژیک مانند واکسن های باکتریایی ، یا ویروسی به طورکل انجماد باعث آسیب به سلول می شود و لذا بایستی بسته به نوع محصول بهترین روش فریزینگ را انجام داد. در محصولات غیر بیولوژیک یا محصولاتی مانند مواد غذایی و میوه جات سرعت های مختلف از انجماد یا شیب های حرارتی اثر کمتری در کیفیت این محصولات دارد و روش های انجماد از اهمیت کمتری نیز برخوردار است.
انجماد سریع و آهسته اولین قدم در فریز درایینگ (freeze drying) این است که آبی که در محصول است را به یخ تبدیل کنیم و کریستال هایی از یخ ایجاد کنیم. این شکل گیری به عواملی مانند درصد و نوع مواد تشکیل دهنده محصول و همچنین سرعت و نرخ فریزینگ بستگی دارد.
در روش انجماد آهسته غالبا دمای شلف های فریز درایر از دمای محیط به سمت دمای انجماد حرکت می کند و به طور یکنواخت دمای داخل چمبر و محصولات داخل آنم با نرخی نسبتا ملایم به نقطه انجماد کامل می رسند. این سرعت از انجماد تا حدود زیادی به قدرت سرمایشی دستگاه فریز درایر بستگی دارد. در این روش مولکول های آب این فرصت را دارند تا با مولکول های هم جوار خود پیوند های زیاد و محکمی را ایجاد نمایند. در نتیجه حجم های بزرگی از یخ در محصول را ایجاد می نمایند که وجود این مکعب از یخ معایب و مزایایی دارد که در ادامه به آن اشاره شده است.
وجود مکعبات بزرگ از یخ به عنوان یک کانال و روزنه با قطری بزرگ عمل کرده ، به نحوی که با تبدیل شدن مکعبات یخ به بخار حاصل از تصعید فضای خالی و مناسبی ایجاد می شود که این فضای خالی برای عبور گازهای حاصل از تصعید در لایه های پایین بسیار خوب عمل می نماید. تخلیه گازهای حاصل از تصعید با سرعت بیشتری انجام می شود و نهایتا خشک کردن اولیه با سرعت بالا انجام می پذیرد. می دانیم که خشک کردن اولیه زمان زیادی از کل پروسه خشک شدن را به خود اختصاص می دهد و با این روش از فریزینگ می توان تا حدودی زمان را در پروسه لیوفیلیزاسیون کاهش داد.
یکی از اشکالات فریزینگ به روش آهسته این است که باعث کیفیت بیشتر فرآورده، خصوصا در محصولات بیولوژیک می شود. در واقع این نوع فریزینگ به جداره سلول یا بافت محصول آسیب وارد می کند که این آسیب ناشی از حرکت های مکانیکال در حین انجماد و انبساط آب در حین یخ زدن با روندی کند شروع و نهایتا به اتمام می رسد که به دلیل طولانی بودن آن آسیب بیشتری نیز به جداره داخلی و خارجی سلول و بافت محصول وارد می نماید.
در روش انجماد سریع محصول به سرعت منجمد شده که این کار را به دو صورت انجام می دهند. در روش اول محصول را با ازت مایع به سرعت منجمد کرده و سپس وارد فریز درایر می کنند. در روش دوم قبل از بارگذاری دمای شلف های داخل چمبر را تا حد ممکن (حدود 25- سانتی گراد و حتی منفی تر) کاهش می دهند و سپس اقدام به بارگذاری می نمایند ، بنابراین انجماد به سرعت در فرآورده انجام می پذیرد. در این روش نبایستی فراموش کنیم که اگر ارتفاع محصول در داخل ویال زیاد باشد ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد. تشریح آن نیز به این ترتیب است که قسمتهای تحتانی محصول در داخل ویال به دلیل مجاورت با ته ویال و نرخ بسیار بالای انتقال حرارت سریع تر از سطوح بالاتر وارد ناحیه انجماد می شود و به این ترتیب قسمت پایین محصول یخ زده و مانند یک عایق عمل می کند و همچنین می دانیم که وقتی مایعی به یخ تبدیل می شود با افزایش دما همراه است، لذا حرارت قسمت یخ زده از پایین به بالای مایع منتقل می شود و انرژی آزاد شده در حین انجماد جذب قسمت مایع می شود پس در عمل محصول دیرتر یخ می زند و در واقع محصول از دو نوع یخ مختلف شکل خواهد گرفت. لازم است این مساله با توجه به دمای شلف و حجم محصول آزمایش شود و مناسب ترین دما طراحی شود تا از چنین حالتی نامطلوبی در انجماد جلوگیری شود. یکی دیگر از اشکالات روش دوم یعنی سرد کردن شلف ها قبل از بارگذاری این است که با بازکردن درب فریز درایر رطوبت محیط سریعا جذب شلف ها می شود و برفک زیادی بر روی آنها شکل می گیرد. این لایه می تواند به عنوان یک عایق عمل و فرایند انجماد را به صورتی نامطلوب تحت تاثیر خود قرار دهد.
دیگر اشکال وجود برفک این است که در زمان خشک کردن اولیه بار زیادی به کندانسر یا همان تله بخار وارد می نماید که در نهایت قطعه قطوری از یخ را بر روی کویل ها ایجاد می نماید و نکته آخر این است که پمپ های وکیوم می بایستی این مقدار برفک ایجاد شده بر روی شلف ها را به بخار تبدیل کنند که همه این موارد باری اضافه بر روی فریز درایر است . در برخی از فریز درایر ها مانند فریز درایر های آزمایشگاهی و فریز درایر های صنعتی که امروزه به مکانیزم پیتزل دور مجهز هستند ، این مشکل تا حدود زیادی رفع شده و احتمال ورود رطوبت به داخل چمبر و جذب آن بر روی شلف ها را کاهش داده است. در واقع پیتزل دور به نحوی عمل می کند که یک دریچه کوچک بر روی درب اصلی تعبیه شده که با حرکت آن به سمت بالا صرفا به اندازه ورود سینی حامل محصول امکان بارگذاری و ورود سینی را به داخل چمبر فراهم می کند و مجددا به سمت پایین حرکت کرده و ارتباط داخل چمبر به بیرون را محدود می نماید.

انجماد سریع مزایا و معایب زیر را دارد

در انجماد سریع ، محصول به سرعت منجمد شده و کمترین آسیب به سلول ها و بافت محصول وارد می شود. چرا که فرصت کافی به مولکول های آب داده نمی شود تا هسته ی بزرگی از یخ را شکل دهند. می دانیم که در زمان انجماد آهسته این هسته های یخ با انبساط زیاد خود باعث آسیب به سلول می شوند که با انجماد سریع این اتفاق کم تر رخ می دهد. این نوع فریزینگ برای محصولات بیولوژیک یا محصولاتی که با ویروس یا باکتری زنده سر و کار دارند مناسب است.
یکی از اشکالات انجماد سریع این است که به دلیل وجود هسته های بسیار کوچک از یخ ، سیکل فریز درایینگ (freeze drying) یا لیوفیلیزاسیون طولانی خواهد شد که دلیل آن نیز وجود کانال های کوچک در ساختار محصول است. این کانال ها همان هسته های کوچک از یخ هستند که پس از تصعید به یک فضای خالی اما کوچک جهت عبور بخار تبدیل شده اند و مسیری برای خروج بخار لایه های پایین تر خواهد بود.
یک روش دیگر از انجماد نیز وجود دارد که آن را در گروه انجماد سریع قرار می دهند چرا که انجماد با سرعت بسیار بالایی رخ می دهد و به آن اسنپ فریزینگ (Snap freezing) می گویند. دو روش نیز برای انجام اسنپ فریزینگ وجود دارد. در روش اول با ایجاد وکیوم بر روی محصول و افزایش تبخیر سطحی به یکباره محصول منجمد می شود. در این روش لازم است که ضخامت محصول تا حد ممکن در ویال کاهش یابد تا از دوفاز شدن در حین انجماد جلوگیری شود. چرا که انجماد از سطح آغاز می شود و افزایش ارتفاع محصول می تواند باعث عدم انجماد در سطوح پایین محصول شود. دستگاه فریز درایر روتاری از این روش بهره می گیرد ، یادآور می شویم که این روش را نمی توان برای مواد بیولوژیک که احتمال خطر آلودگی به بیرون را دارند استفاده کرد و دیگر این که در حجم های صنعتی چنین روشی عملیاتی نیست.
در روش دوم اسنپ فریزینگ از نیتروژن مایع استفاده می شود که ماده ای بی بو و بی رنگ است که می تواند نرخ انجمادی حتی کمتر از 50 درجه سانتی گراد در دقیقه در محصول را ایجاد کند. دمای انجماد نیتروژن مایع 196- درجه سانتی گراد است و این روش برای محصولات بیولوژیک که در ظروف بسته قرار دارند مناسب است.

توضیح برخی مفاهیم در انجماد

انجماد دارای مراحلی است که در این قسمت به آن خواهیم پرداخت و شناخت کامل فرایند انجماد به ما کمک می کند که بتوانیم سیکل فریز درایینگ خود را به درستی طراحی نماییم . یکی از اصطلاحاتی که بسیار سخن از آن خواهیم داشت نقطه گلاس ترانزیشن Tg¹ است که در کتب فریز درایینگ یا سایت های مرتبط با پروسه فریز درایینگ یک واژه بسیار پر کاربرد است و دانش کافی داشتن از این نقطه دمایی به ما کمک می کند که در خشک کردن اولیه بهترین نتیجه را حاصل نماییم. در ادامه مطلب نقطه (گلاس ترنزیشن) تشریح خواهیم کرد.
برای درک نقطه Tg در ابتدا با کلمه آمورفوس آشنا می شویم تا بتوانیم تفاوت انجماد آب خالص با دیگر محصولاتی که به غیر از آب عناصر دیگری هم دارند را تمایز دهیم. آمورفوس موادی هستند که ساختار آن ها کریستاله نیست و جامد نیستند و شکل ثابتی هم ندارند و غالبا ترکیبی از چند ماده هستند. در محصولات آمورفوس انجماد در دمای خاصی آغاز می شود و با تغییرات دما و کاهش مجدد درصد مولکول های آب بیشتری در آن به یخ تبدیل می شود و با تغییرات دما و کاهش مجدد درصد مولکول های آب بیشتری در آن به یخ تبدیل می شود تا جایی که محصول بیشتری تراکم یخ را خواهد داشت و هیچ مولکولی به صورت مایع در ساختار داخلی خود ندارد. بنابراین می توانیم این نقطه را Tg نام گذاری کنیم و این ناحیه بین اولین انجماد در محصول تا رسیدن به نقطه Tg محصولات را ناحیه ویکسوز بنامیم. جالب است بدانیم که گرچه این تحول با تغییرات زیادی در فیزیک و ساختار ماده همراه است، اما نمی توانیم آن را یکی از تغییرات فازی محسوب کرد .
معرفی نقطه گلاس ترانزیشن برخی مواد پرکاربرد در صنعت داروسازی

Excipient Tg ( ̊C) Excipient Tg ( ̊C)
Albumine
33-
Luria Broth
29-
Arabinose
43-
Maltose
31-
Byco A
14-
Maltotriose
24-
Byco B
12-
Mannitol
31-
Byco O
15-
PVP
24-
Dextran
10-
Raffinose
26-
Dextrin
12-
Rhamnose
45-
Fructose
42-
Ribose
47-
L-Fucose
45-
Sodium Glutamate
49-
Galactose
42-
Sorbitol
43-
Glucose
43-
Sorbose
42-
Glutamic acide
32-
Stachyose
24-
Glycerol
100-
Sucrose
32-
Hydroxyethyl starch
12-
Trehalose
30-
Myo-Inositol
36-
Tryptic Soy Broth
33-
Lactose
28-
Xylose
47-

با توجه به این جدول و درصد مواد تشکیل دهنده در فرآورده می توان تا حدودی حدس زد که در چه نقاطی فرآورده به انجماد کامل نزدیک می شود.
در شکل 5 روند انجماد یک فرآورده آمورفوس مورد مطالعه قرار گرفته است و مشاهده می نمایید که دمای محصول از حدود 20 درجه سانتی گراد کاهش یافته و در فاز مایع می باشد، سپس با رسیدن به دمای حدود 12- درجه سانتی گراد به یکباره دمای آن افزایش می یاید و نقطه ²(Tᶠ) می رسد. در واقع این افزایش دما ذر محصول به دلیل افزایش دمای شلف نیست، این افزایش دما ناشی از حرارت نهان در محصول است که با عبور از فاز مایع به جامد از خود آزاد می کند. ملاحظه می کنید که فرآورده در بازه زمانی که با کاهش دما همراه است، در ناحیه (ویسکوز)³ یا (رابر)⁴قرار می گیرد و در دمای حدود 32- درجه سانتی گراد از این ناحیه عبور کرده و وارد ناحیه کاملا جامد می شود، که آنرا ناحیه گلس⁵ می نامند. لذا مرز عبور از ناحیه ویسکوز به جامد همان عدد Tg است.
Collapse Temperature نقطه ای دیگر از دما است که شناخت آن در لیوفیلیزاسیون بسیار حائز اهمیت است. در واقع نقطه ای از دما است که در پروسه فریز درایینگ یا لیوفیلیزاسیون باعث می شود اولین کریستال ها یخ به مایغ تبدیل شوند و می تواند باعث جمع شدن محصول به دلیل ضعیف شدن ساختار یخ شود. به طور خلاصه این نقطه از دما را Tc می نامند. در این دما دیگر ساختار یخ و پیوند های بین آن انسجام کافی را ندارند و به نقطه ویسکوزیته یا مایع نزدیک می شوند. Tf و Tc بسیار به همدیگر نزدیک هستند و حتی از نظر مفهومی ممکن است کمی گیج کننده باشد. لذا برای درک بهتر تصور کنید که Tf محصولی دمای 10- سانتی گراد باشد. اگر شما از دمای 15- درجه سانتی گراد به سمت 10- درجه سانتی گراد حرکت کنید. در واقع به نقطه Tc نزدیک خواهید شد و در واقع شما از احتمال فرو ریختن ساختار جامد صحبت می کنید و این پدیده برای شما حائز اهمیت خواهد بود.
یوتکتیک پوینت دمایی است که می توان فرآورده را در سه حالت جامد، مایع، گاز، مشاهده نمود و در واقع نقطه ای سه گانه برای محصول محسوب می شود.
استحکام دهی به ساختار یخ جامد به طور معمول در اکثر مراکز که از دستگاه فریز درایر استفاده می کنند، پروسه های فریز درایینگ آن ها از یک روند ثابت در فریزینگ تبعیت می کند و به این صورت عمل می شود که با کاهش دما فرآورده (غالبا درمواد بیولوژیک و دارویی دمای نهایی حدود 45- سانتی گراد است) نقطه انجماد کامل را تعریف می کنند. در این دما حدود یک تا سه ساعت محصول را به منظور انجماد کامل نگهداری می کنند و سپس وارد مرحله خشک کردن اولیه می شود. در برخی موارد آمورفوس این روند از انجماد ظاهر محصول را پس از خشک شدن تحت تاثیر منفی خود قرار می دهد. دلیل آن عدم انجماد کامل است که در واقع فراورده منجمد شده از ساختار محکمی برخوردار نبوده و در آن مقداری آب های غیر منجمد به جا مانده که این مساله باعث تخریب در ظاهر فرآورده می شود.
با بهره گرفتن از روش آنیلینگ می توان ساختار جامد را بهبود بخشید و به طور خلاصه می توان گفت که در این روش پروسه انجماد را حداقل دوبار تکرار می کنیم. به عنوان مثال می دانیم که موادی مانند مانتیول و گلیسین در اولین مرحله از انجماد به طور کامل منجمد نمی شوند با استفاده از روش آنیلینگ می توان ساختار آن ها را محکم تر و انجماد را کامل نمود. در این روش در بعضی موارد نیاز است که انجماد چندین مرحله تکرار شود تا در هر مرحله ساختار محکم تر از قبل شود. در مواد بیولوژیک غالبا با دو بار انجماد به ساختاری محکم خواهیم رسید. عمده مزیت های این روش ایجاد کریستال های بزرگ تر و محکم تر در فرآورده و به موازات آن کاهش زمان خشک کردن اولیه خواهد بود.
روش انجام آن به این ترتیب است حدود 10 تا 15 درجه از نقطه Tg محصول به سمت منفی حرکت نموده و حدود یک تا دو ساعت در این دما محصول را نگهداری می نماییم تا انجماد اولیه به طور کامل رخ دهد. سپس با تغییر دما به سمت نقطه Tf افزایش دما خواهیم داشت و باید دقت داشته باشیم که از این محدوده عبور نکنیم، به نظر می رسد حدود 5 درجه منفی تر از نقطه Tf عدد مناسبی برای نگهداری محصول جهت اجرای مرحله آنیلینگ باشد. چرا که نزدیک شدن بیش از حد به Tf باعث ذوب شدن کریستال های یخ در مرحله اول انجماد می شود. سپس بین یک ساعت یا بیش تر بسته به نوع و حجم محصول در این دما بدون هیچ تغییری توقف خواهیم داشت و مجددا با کاهش دما به همان عدد نهایی انجماد که حدود 10 تا 15 درجه پایین تر از نقطه Tg بود ، کاهش دما خواهیم داشت. در این مرحله مولکول هایی از آب که در نوبت اول تمایلی به انجماد نداشتند را ملزم به انجماد می کنیم و نهایتا تمام مولکول های مایع را به جامد تبدیل خواهیم کرد. با این روش فرآورده دارای ساختاری بسیار محکمی خواهد بود و هیچ مولکول غیر منجمد در ساختار یخ بجا نخواهد ماند.

شکل دهی به هسته های یخ

بیشتر سیکل های فریز درایینگ از یک روش انجماد تبعیت می کنند. روش آنها به این ترتیب که به پایان مرحله بارگذاری و بستن درب فریز درایر از دمای محیط یا حدود 4+ درجه سانتیگراد شلف به سمت حدود 50- درجه سانتی گراد دمای داخل چمبر را کاهش می دهند و سرعت این کاهش دما با توجه به ظرفیت برودتی دستگاه فریز درایر تعیین می شود. به واقع در این نوع انجماد هیچ کنترلی بر روی شکل گیری کریستال های یخ وجود ندارد و آنچه که مسلم است آن است که حتی هر محصول در داخل چمبر با شرایطی متفاوت از دیگری منجمد می شود. در ذهن افرادی که با دستگاه فریز درایر کار می کنند، غالبا این سوال مطرح می شود که چرا انجماد با فاصله زمانی متفاوت در بین محصولات رخ می دهد. به عنوان مثال یکی زودتر و دیگری دیرتر در حالی که شرایط برای همه محصولات یکسان است. این وضعیتی است که توجیه آن کمی گیج کننده به نظر می رسد اما با درک درست از مباحث انتقال حرارت به آسانی تشریح می شود. در واقع دلیل تفاوت در انجماد محصولات این است که با توجه به نرخ انتقال حرارت در داخل شلف و انرژی ساطع شده از هر محصول در زمان فریزینگ که آن را انرژی نهان انجماد نامیدیم، آن مقدار انرژی ساطع شده در حین تبدیل مایع به جامد توسط محصولات کناری دریافت می شود و نمی توان انتظار داشت که انجماد در تمام فرآورده ها با یک الگوی ثابت رخ دهد. یکی از نکات جالب در تعیین نقطه Tn سرعت کاهش دما در محصول است. هرچه سرعت کاهش دما سریع تر باشد اختلاف بین دو نقطه Tn و Tf بیش تر می شود. گرچه لازم است بدانیم که نقطه Tf تغییر نمی کند و صرفا نقطه Tn نسبت به سرعت های انجماد متغیر خواهد بود. راهکاری وجود دارد که می توان با کنترل شکل گیری کریستال های یخ ¹ دو نقطه Tn و Tf تغییر نکند و صرفا نقطه Tn نسبت به سرعت های انجماد متغیر باشد.
راهکاری وجود دارد که می توان با کنترل شکل گیری کریستال های یخ دو نقطه Tn و Tf را در تک تک محصولات داخل چمبر کنترل نمود و مشکلی که قبلا از آن صحبت کردیم که در مورد عدم یکنواختی انجماد در محصولات بود را رفع نماییم.در این روش ابتدا با شناسایی محدوده نقطه Tn دمای محصول را با تنظیم دمای شلف در همان محدوده قرار می دهیم و با نگهداری محصولات در این دما به مدت معینی حدود یک ساعت اجازه می دهیم تمام محصولات در دمای ثابتی قرار گیرد و این آمادگی در کل محصول ایجاد شود که وارد نقطه Tn شود. حال با کاهش فشار در چمبر حدود 50 تور ² شرایط را برای تزریق نیتروژن مایع آماده می کنیم. سپس همزمان با تزریق نیتروژن دمای شلف را نیز به سمت اعداد منفی کاهش می دهیم. این مکانیزم باعث می شود که انرژی های نهان و گرمای تمام محصول خصوصا در دیواره و کف آن به سرعت آزاد شده، جذب مولکولهای نیتروژن در حال تبخیر شود و تمامی محصولات یکباره وارد نقطه Tf شوند. در نتیجه کریستال ها به یک باره و هم زمان شکل مشخصی پیدا می کنند. در این روش که با تزریق نیتروژن دما کاهش می یابد اصطلاحا روش Ice fog می گویند.
نکات مثبت کنترل کردن شکل گیری هسته های یخ شامل موارد زیر است:
1- هموژن شدن محصولات خصوصا در محصولات دارویی که در شیشه قرار گرفته اند.
2- محصولات در زمان ریکانستیتوشن بهتر و سریعتر با حلال خود ترکیب می شوند.
3-پایداری محصولات بیشتر می شود.
4- احتمال شکستن ویال ها در زمان انجماد کم می شود.
5- سیکل های تحقیقاتی را که در دستگاه های فریز درایر کوچک با این روش اجرا شده می توان با اطمینان بیشتری در دستگاه های صنعتی اجرا کرد.
6- مرحله خشک کردن اولیه در این روش بسیار کوتاه است.
7- تقریبا تمام محصولات در زمان یکسانی خشک می شوند چرا که شکل کریستال ها و کانال ها در همه یکسان است.

بارگذاری محصولات

در فریز درایینگ بایستی یا توجه به نوع فرآورده، برنامه خشک شدن آن از قبل تعریف شود و در چندین مرحله هم تست های تکمیلی صورت گرفته و سپس وارد مرحله تولید نهایی شود. در مواردی ممکن است که یک برنامه لیوفیلیزاسیون برای یک محصول خاص در دستگاه های متفاوت نتایج متفاوتی داشته باشد که یکی از علت های آن تغییر دستگاه فریز درایر است و در واقع ابعاد دستگاه در روند پروسه لیوفیلیزاسیون تاثیر خواهد گذاشت چرا که ابعاد و اندازه چمبر میزان انتقال حرارت را تغییر می دهد.
نکته دیگری که بایستی در نظر گرفت ، دمای شلف ها در حین بارگذاری است و بایستی از دمای بارگذاری اطمینان حاصل کنیم و سپس اقدام به بارگذاری محصول نماییم.
در محصولاتی که به صورت سوسپانسیون هستند بسته به خواص آن ها با گذشت زمان حتی کمتر از 15 دقیقه غلظت ها در محصول و در داخل ویال متفاوت می شود و به عبارتی برخی مواد سنگین در ته ویال ته نشین می شوند که خشک کردن این محصولات با مشکلات زیادی همراه خواهد بود بنابراین بایستی از ویژگی های محصول نیز به خوبی آگاه باشیم. در دستگاه های فریز درایر که قابلیت در بندی دارند، نوع چیدمان محصولات در هر شلف بسیار حائز اهمیت است، از آنجا که فشار سطح و شلف بالا باعث درب بندی می شود این فشار بایستی به درستی بر سطح پایین اعمال شود. طبیعتا اگر از تقارن درستی برخوردار نباشد، توزیع فشار مناسب نخواهد بود و باعث شکستن یا خورد شدن برخی از ویال ها می شود.
قرار دادن سنسور محصول نیز یکی از نکات مهم است که در حین بارگذاری می بایستی به آن دقت شود . در تمامی دستگاه های فریز درایر امروزی به تعداد هر شلف یک سنسور محصول نیز در نظر می گیرند که دمای داخل محصول را بر روی صفحه نمایش نشان می دهد و از این طریق می توان وضعیت محصولات را در هر شلف مورد بررسی قرار داد. در بحث انتقال حرارت شلف ها در زمان خشک کردن اولیه نیز توضیح خواهیم داد که چرا بهترین محل قرار گیری سنسور محصول مرکز هرشلف است. کپسول سنسور محصول به چند رشته سیم مرتبط است که غالبا عبور آن از مرکز شلف بسیار سخت است و باعث جابجایی درپوش ها می شود، لذا قرار دادن آن نیاز به حوصله و دقت خاصی دارد. در مبحث معرفی سنسورهای این موضوع نیز بیشتر تشریح خواهد شد.
باید دقت نمود که کپسول سنسور محصول، ترجیحا با کف ویال چسبیده باشد و داخل محصول قرار گیرد چرا که جا به جا شدن آن می تواند در تشخیص خشک شدن اولیه باعث خطا شود. مثال این که اگر ارتفاع محصول به بالا هنوز دارای یخ است و اگر با توجه به دمای سنسور محصول حرارت دهی را برای ورود به مرحله خشک کردن ثانویه آغاز کنیم باعث ذوب شدن یخ باقی مانده می شود و محصول آسیب خواهد دید.
در نهایت پس از بررسی قرارگیری سنسور محصول و وضعیت چیدمان محصول بر روی شلف با دقت درب فریز درایر بسته می شود در هنگام بستن درب فریز درایر بایستی دقت نمود که جسم خارجی مابین درب و یا واشر هوابند وکیوم قرار نگیرد. چرا که باعث نفوذ هوا به داخل چمبر شده و وکیوم مناسب در دستگاه حاصل نمی شود غالبا سیم سنسور می تواند دردسر ساز شود و لذا درب بندی بایستی با دقت و احتیاط انجام شود. هم چنین بهتر است که واشر دور درب یا بدنه چمبر با گریس مخصوص گریس کاری شود تا به بهبود وکیوم کمک کند.

هدف از اجرای مرحله خشک کردن اولیه

در این مرحله تمام آبی که به صورت کریستال های یخ در محصول ایجاد شده است، می بایستی در فرایند تصعید از محصول جدا شود که اصطلاحا به آن مقدار از یخ ، آب آزاد می گویند. در این مرحله برخی حلال ها نیز از محصول جدا خواهند شد که می توان استون ، کلوروفورم ، اتر ، اتانول ، گلسیری و پروپانول را نام برد. خشک کردن اولیه نسبت به دیگر مراحل فریز درایینگ زمان بیشتری به خود اختصاص می دهد و روند خشک کردن در این مرحله به آهستگی و در دمای زیر صفر درجه محصول رخ می دهد. به عبارتی می بایستی این دما منفی تر از دمای Tᴄ(کولپس) باشد. بدون اعمال گرمای مناسب ، نمی توان انتظار داشت که نرخ تصعید به درستی صورت پذیرد چرا که محصولات با دریافت انرژی کافی می توانند یخ را به بخار تبدیل نمایند. اگر حرارت کافی به محصولات داده نشود ممکن است روند خشک کردن حتی به طور کامل متوقف شود. لذا یکی از مشکلات طراحی سیکل های فریز درایینگ دقیقا به دلیل عدم شناخت کافی از نرخ حرارت دهی از شلف ها به محصول است که در مواردی یا با اعمال حرارت زیاد از نقطه tᴄ عبور کرده و باعث ذوب شدن کریستال های یخ می شوند یا این که با عدم اعمال انرژی کافی محصولات سرعت خشک شدن را به حداقل می رساند و روند تصعید بسیار طولانی می شود. در دستگاه های فریز درایر آزمایشگاهی که فاقد گردش روغن در شلف هستند نرخ انتقال حرارت بستگی به گرمای دریافتی از محیط بیرون چمبر دارد و صرفا انتقال حرارت از دو طریق کانوکشن یا همرفت و یا تشعشع صورت می گیرد. البته این نوع دستگاه های خشک کن محدودیت های زیادی در جهت کنترل حرارت و تعریف پروسه خشک کردن دارند. در مواردی از فریز درایر آزمایشگاهی استفاده می شود که نقطه Tᴄ محصول بسیار منفی بوده و احتمال ذوب شدن وجود دارد، می توان جداره بیرون چمبر دستگاه را با عایق برودتی محصور کرد. به این ترتیب باعث عدم نفوذ حرارت از بیرون به داخل چمبر و محصولات شد. در دستگاه های فریز درایر با قابلیت کنترل دمای شلف ها راحت تر می توان نرخ حرارت دهی به محصولات را کنترل نمود. چرا که عمده انرژی حرارتی از طریق شلف ها به محصولات منتقل می شود و کنترل دمای شلف ها به راحتی امکان پذیر است. از این رو بسیار مهم است که محصولات بیشترین سطح تماس را با شلف داشته باشند یا از ظروفی استفاده شود که بیشترین نرخ انتقال حرارت را به محصول منتقل کند. البته نباید در دستگاه فریز درایر که در شلف ها امکان کنترل دما وجود دارد. نقش دو روش دیگر انتقال حرارت را نادیده گرفت و در همین مطلب توزیع حرارت در شلف ها را به طور مفصل تشریح خواهیم کرد.
در پایان مرحله خشک کردن اولیه پیش بینی می شود که حدود 5 تا 10 درصد رطوبت در محصولات بجای بماند که به آن آب وابسته در محصول می گویند. بنابراین با این درصد کم از رطوبت به جا مانده فرآورده ظاهری خشک دارد که کاملا با چشم قابل تشخیص است بنابراین در این حالت احتمال خرابی محصول در فریز درایر بسیار کم است.
عوامل اثرگذار در کاهش یا افزایش نرخ تصعید
به طور کلی نرخ حرارت داده شده به محصول و میزان وکیوم در داخل چمبر دو عامل اصلی در کنترل نرخ تصعید هستند اما عوامل دیگری مانند مقاومت ها نیز در روند خشک شدن بی اثر نیستند که به تشریح آن ها خواهیم پرداخت. همان گونه که گفتیم بهترین نرخ حرارت به محصول زمانی است که وارد نقطه Tᴄ محصول یا دمای Collapse نشویم و بهتر آن است که حدود 5 درجه سانتی گراد از این نقطه فاصله داشته باشیم. به عنوان مثال اگر نقطه Tᴄ در فرآورده ای 15- سانتی گراد است بهتر است دمای محصول در حدود 20- سانتی گراد حفظ شود. لذا اگر گرمای محصول را سردتر کنیم به طور قطع باعث طولانی شدن پروسه خشک شدن خواهیم شد و نرخ تصعید کاهش خواهد یافت چرا که محصول انرژی کافی دریافت نموده و اگر دمای محصول 15- سانتی گراد و مثبت تر شود باعث ذوب آن خواهد شد. بایست یادآور شویم که در شرایط وکیوم Tn و Tᴄ در محصولات از آن چه که در شرایط اتمسفریک و زمان فریزینگ داشتند متفاوت خواهد بود و دلیل آن وجود وکیوم و تغییر فشار بر روی محصول است. مقدار وکیوم نیز عامل دوم در تعیین تصعید است. تصور عموم این است که هرچه میزان وکیوم به سمت خلاء بیشتر میل داده شود و هرچه فشار داخل چمبر کمتر شود نرخ تصعید بیشتر خواهد شد.این اولین اشتباه در طراحی یک سیکل فریز درایینگ خواهد بود. به عنوان مثال در یک دمای ثابت از شلف، اگر عدد وکیوم در داخل چمبر 0.6 میلی بار باشد ، میزان تصعید بیشتر از زمانی است که وکیوم داخل چمبر 0.06 میلی بار باشد و دلیل آن کاملا واضح است. چرا که با کاهش فشار طبیعتا دمای محصول نیز منفی تر می شود و به واقع دمای محصول در فشار 0.6 میلی بار مثبت تراز 0.06 میلی بار است و نتیجه اینکه محصول دارای دمای بالاتری است و در همان میزان وکیوم 0.6 میلی بار زودتر خشک می شود.
عامل سوم در میزان خشک شدن در اثر مقاومت ها مانع خروج بخار حاصل از تصعید در فرآورده می شوند یکی از این مقاومت ها کانال های شکل گرفته برای خروج بخار در محصول است. همان گونه که در بحث انجماد توضیح داده شد در انجماد سریع کریستال های کوچک تر هستند و در زمان خشک شدن این کریستال ها مسیرهایی برای خروج تصعید خواهند بود هرچه این مسیر و کانال شکل گرفته کوچک تر باشد مسلما خروج بخار آب به سختی صورت خواهد گرفت. در انجماد آهسته کریستال ها بزرگ تر و مسیر عبور بخار تصعید نیز بزرگ تر است و راحت تر و سریع تر فرآورده خشک خواهد شد.
عامل چهارم ابعاد محصول است که شامل ارتفاع و عمق می شود و می تواند تاثیر منفی بر روند خشک شدن داشته باشد. طبیعتا هرچه ارتفاع فرآورده در ویال بیش تر خروج نقاط یا لایه های پایین تر سخت تر خواهد شد. لذا در تولیدات دارویی که لیوفیلیزه می شوند از شیشه یا اصطلاحا ویال هایی در سایزهای مختلف استفاده می کنند که می توانند ارتفاع محصول در این ویال ها را در حد مطلوب نگه دارید. به طور عمومی می توان ارتفاع مناسب را در ویال حداکثر 20 میلی متر تعیین کرد و بیش از این می تواند دردسرساز باشد. همانگونه که قبلا اشاره کردیم یک عامل دیگر نیز وجود دارد که میتواند نرخ تصعید را به شدت تحت تاثیر خود قرار دهد و آن ایجاد Skin یا پوست بر روی سطح محصول است. در برخی از محصولات این پدیده به وجود می آید و به نظر می رسد این لایه قبل از فریزینگ یا هنگام انجماد ایجاد می شود. این لایه نازک و فشرده مانند یک لایه بدون نفوذ عمل می کند بنابراین اجازه نمی دهد تا مولکول های حاصل از تصعید خارج شوند البته وجود Skin به عوامل دیگری نیز بستگی دارد که ممکن است به ساختار خود محصول ارتباط داشته باشد و احتمال می رود موادی در محصول وجود داشته باشد که با قرار گرفتن بر روی سطح مانع از تصعید شوند. یکی از راه های حذف پوست بهره گرفتن از روش آنیلینگ است. گرچه علت این که آنیلینگ در کاهش اسکین موثر است ، دقیقا مشخص نیست اما واضح است و آزمایش شده که این روش موثر است.
دیگر روشی که می تواند مانع از شکل گیری skin بر روی محصول شود، انجماد فرآورده از سطح به کف محصول است و به این طریق موادی غیر قابل انجمادی که در مرحله اول منجمد نمی شوند. به جای قرارگیری و حرکت به روی سطح محصول ، به کف آن توسط کریستال ها هدایت می شوند.در روش کنترل نیوکالیشن غالبا محصولات یک دست فریز می شوند و یا شکل گیری یخ از بالا به کف محصول و یا ویال است.
بررسی انتقال حرارت در شلف و محصولات در مرحله خشک کردن اولیه
در زمان فریزینگ انتقال حرارت در هر سه روش هدایتی یا کانداکشن، جابجایی یا کانوکشن، تشعشعی یا ردیشن وجود دارد اما برای اجرای وکیوم از نرخ انتقال حرارت به صورت جابجایی کاسته می شود. چرا که تعداد مولکول های هوا در داخل چمبر کم می شود. هم چنین می دانیم که اطراف و گوشه های هر شلف به دلیل جذب بیش تر انرژی تشعشعی از دیواره داخلی چمبر گرمای بیشتری دریافت می کند. برای دریافت فایل های مربوط به فریز درایر و استفاده از هندبوک ها می توانید به لینک های زیر مراجعه بفرمایید.

مدارک فنی فریز درایر دنا وکیوم

لیست کامل مدارک فنی شرکت صنعت پرداز دنا شامل استاندارد اتصالات خلاء،هندبوک پمپ خلاء، پمپ خلاء MVP۳۶، مبانی تکنولوژی خلاء و پمپ خلاء MVP۳۲۴

تولید کننده تجهیزات آزمایشگاهی و صنعتی

دنا وکیوم

اسپری درایر آزمایشگاهی

برای تهیه گرانول ها و یا ذرات ریز، توسط اسپری کردن مایعات و قرار دادن آن در مجاورت یک عامل گازی شکل داغ

شل فریزر آزمایشگاهی

پیش انجماد مواد داخل ظروف فلاسک قبل از شروع لیوفیلیزه کردن.. دمای انجماد در این دستگاه تا 40- درجه سانتیگراد

تغلیظ کننده چرخشی تحت خلاء آزمایشگاهی

شامل ترکیبی از گرما ، خلاء و نیروی گریز از مرکز برای تبخیر نمونه ها